دوست دختر غضنفر با عشوه بهش میگه: بیا تو لب منو بخور منم لب تو رو بخورم!!
غضنفر میگه: نه بابا این چه کاریه، هر کی لب خودشو بخوره!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
شوهره میاد خونه به زنش میگه: من برای شام دوستم دعوت کردم خونه امون!
زنش میگه: چرا این کار رو کردی، ببین خونه چقدر بهم ریخته است، ظرفا کثیفن، هیچی هم برای خوردن تو یخچال نیست و ...
شوهره میگه: میدونم ولی اشکالی نداره!
زنه میگه: اگه میدونی، پس چرا دوستت رو دعوت کردی؟
شوهر میگه: آخه اون زده به سرش بره زن بگیره!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
مریضه بعداز عمل جراحی به هوش میاد، یک نگاهی به اطرافش میکنه و میگه: آقای دکتر در عرض این چند ساعت چقدر ریشتون بلند شده!؟
طرف میگه: اولاً اسم من پترس (دربان بهشت)، ثانياً ريش من هميشه اينطور بوده!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
غضنفر رو ميبرن آفريقا، يك تمساح نشونش ميدن. ازش میپرسن: شما تو کشورتون به اين چی ميگين؟
غضنفر میگه: ما غلط می‌کنیم چيزی به اين بگيم!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
يهروز به غضنفر ميگن دوست داشتي دوتا گوشات درازتر بود ولي پولدار بودي غضنفر ميگه آره
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
اگر کسی بهت گفت خشگل اول یه لبخند ملایم بهش بزن بعد یهو با مشت بزن تو صورتش تا دیگه مسخرت نکنه
ارسال شده در 13 سال پیش
توسط دانیال
- گزارش تخلف
غضنفر میره خواستگاری برمیگردن رفیقاش میگن خوب چی شد میگه:50 %،50% است دوستاش میگن چطور میگه:ما میگیم آره اونا میگن نه
ارسال شده در 13 سال پیش
توسط دانیال
- گزارش تخلف
یه روز سه نفر دیر به قطار میرسن دنبالش میدون.دو تا شون به زور خودشون رو به قطار میرسونن اون یکی که جا مونده بود وای میسته ومیخنده ازش میپرسن چرا میخندی میگه آخه اون دوتا واسه بدرقه ی من اومده بودند
ارسال شده در 11 سال پیش
توسط وحیدابراهیم زاده از تبریز
- گزارش تخلف
دلم میخواد راننده ماشین پلیس بشم راه بیوفتم تو خیابون از پشت بلند گو بگم: پژو حرکت کن مگان سرتو بنداز پایین مگه خواهر مادر نداری پراید مشکی هوی پراید با توام فخر میفروشی پدر سوخته ؟ بزن بغل یالا
ارسال شده در 6 سال پیش
- گزارش تخلف
غضنفر و دوستش داشتن با لگد می زدن تو شکم همدیگه.
يکی از اونجا رد می‌شده میگه: شما دو تا دردتون نمی‌گيره؟
غضنفر میگه: نه پوتين پامونه!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
یارو میرسه به دوستش میگه: غضنفر کجا بودی که تمام لباسهات و کفشات خاکیه؟
غضنفر میگه: با بابام رفته بودیم استخر.
یارو میگه: استخر رفتی، پس چرا خاکی هستی؟
غضنفر میگه: رفتیم استخر بابامو هل دادم تو آب شنا بلد نبود، غرق شد بردیم خاکش کردیم دیگه!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
به يه نفر گفتن چه وقتي خيلي ضايع شدي گفت : يه روز دختر خالم بهم زنگ زد گفت: بيا خونه خاليه!! منم خوشحال شدم رفتم. در رو که باز کردم ديدم کسي نيست! دختر خالم گفت: من ميرم تو اتاق تو هم 5 دقيقه ديگه بيا تو!! منم 5 دقيقه بعد رفتم تو ديدم همه ميگن تولد تولد تولدت مبارک. بعد به طرف ميگن خب چه ربطي داشت! ميگه: اخه لخت رفته بودم تو
دو نفر در مسائل زندگی با هم صحبت می کردند.
اولی: می دانی من ازمرد هایی که همیشه در مقابل زنشان تسلیم می شوندبدم می اید هر وقت من و زنم بر سر موضوعی اختلاف داریم همیشه حرف اخر را من می زم دومی:افرین بر تر تو چه می گویی ؟اولی :هیچ می گویم حق با توست!
ارسال شده در 9 سال پیش
توسط عطیه
- گزارش تخلف
غضنفر خواب می بینه بزرگترین نون بربری دنیا را خورده صبح که بلند میشه می بینه لاحافش نیست!!!!
ارسال شده در 9 سال پیش
توسط سید احمدرضاحسینی
- گزارش تخلف
دروغگوی اول :من به قدری صدای مرغ راخوب درمی اورم که جوجه هادورم جمع میشوند.
دروغگوی دومی: به اینکه چیزی نیست من جوری در شب صدای خروس رادر میاورم که خورشید طلوع میکند.
ارسال شده در 8 سال پیش
توسط یه خوشگل
- گزارش تخلف
يه روز يه معلم از غضنفر مي پرسه دو دوتا غضنفر مي گه 5 تا معلم مي گه اشتباه غضنفر مي گه احمق علم پيشرفت كرده
ارسال شده در 13 سال پیش
توسط mina
- گزارش تخلف
یه روز غضنفر به دریا خیره بوده. ازش میپرسن به چی فکر میکنی میگه :فکر می کنم که اگه دریا آبگوشت بود چندتا نون بربری میخواست
