دختر کوچکى با معلمش درباره نهنگ‌ها بحث مى‌کرد.
معلم گفت: از نظر فيزيکى غيرممکن است که نهنگ بتواند يک آدم را ببلعد، زيرا با وجود این که پستاندار عظيم‌الجثه‌اى است، امّا حلق بسيار کوچکى دارد.
دختر کوچک پرسيد: پس چه طور حضرت يونس به وسيله يک نهنگ بلعيده شد؟
معلم که عصبانى شده بود تکرار کرد که نهنگ نمى‌تواند آدم را ببلعد. اين از نظر فيزيکى غيرممکن است.
دختر کوچک گفت: وقتى به بهشت رفتم از حضرت يونس مى‌پرسم.
معلم گفت: اگر حضرت يونس به جهنم رفته بود چى؟
دختر کوچک گفت: اونوقت شما ازش بپرسيد
ارسال شده در 12 سال پیش
توسط اميرمحمد
- گزارش تخلف
نصف شب با صدای خر و پف داداشم خوابم نمیبرد، بیدارش کردم میگه: ا ببخشید با صدام اذیت شدی؟ میگم پ ن پ جنس صداتو دوست دارم فقط وقتی تو اوج میخونی رو تحریرات بیشتر کار کن! جان تو مردمم از مخ آزادنا!!!
ارسال شده در 9 سال پیش
توسط بنده خدا
- گزارش تخلف
یه پیر زنه میره جلوی آینه میگه آیینه ها ام آینه های قدیم
ارسال شده در 9 سال پیش
توسط ز هرا بیگدلی
- گزارش تخلف
تركه تو قسمت كامپيوتر استخدام ميشه!
آخر روز اول، رئيسه ازش میپرسه: خوب، امروز چیکار كردی؟ تركه میگه: هيچی؛ كليدهای كيبورد نامرتب بودن، بترتيب الفبا مرتبشون کردم!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
یکی زنگ میزنه 118 میگه: شماره غضنفر رو میخوام.
یارو هم میگه: با اسم که نداریم، آدرسشو بدین.
میگه: سر کوچشون یه نانوایی بربری هست!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
بر اثر قطع برق ، در یکی از شهر های کشور، ده ها تن از هم وطنانمان
ساعتها روی پله برقی گیر کردند!
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
یارو می رسه به غضنفر می بینه تو فکره، میگه: غضنفر تو فکری چی شده؟
میگه: الآن مدتیه که دارم فکر می کنم با این همه پیشرفت تکنولوژی چرا این «نوار غزه» هنوز «سی دی» نشده!؟
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
دختره ميره تعليم رانندگي ... ازش ميپرسند چطور بود ؟ ميگه : بد نبود ! اما معلمش خيلي مذهبي بود. ميگن : واسه چي؟ ميگه : والا من هر كاري ميكردم هر جايي ميپيچيدم ميگفت : يا اباالفضل ...يا حضرت عباس...يا امام حسين
ارسال شده در 13 سال پیش
- گزارش تخلف
به غضنفر میگن تا حالا موز خوردی؟ میگه : همون که هستش درازه
ارسال شده در 13 سال پیش
توسط نیما اشرفی
- گزارش تخلف
غضنفر میره خواستگاری ازش می پرسن شغلت چیه روش نمیشه بگه قصابی دارم. میگه لوازم یدکی گوسفند دارم
ارسال شده در 12 سال پیش
توسط بچه خوشکل
- گزارش تخلف
غضنفر واسه دوستش تعريف ميكرد كه يك بار رفته بودم جنگل چند تا ببر اومدن منو خوردن
دوستش ميگه تو كه هنوز داری زندگي ميكني
ميگه ای بابا زندگی؟ تو هم به اين ميگی زندگی؟
ارسال شده در 12 سال پیش
- گزارش تخلف
به شنگول میگن اگه کل دنیا رو بهت بدن چیکار میکنی؟ میگه میفروشم میرم خارج!
ارسال شده در 12 سال پیش
توسط عبدالحمید
- گزارش تخلف
شعر عاشقانه غضنفر به دوست دخترش:
صبح که در پنجرتون وا میشه
ظهر که در پنجرتون وا میشه
شب که در پنجرتون وا میشه
وای که چقدر پنجرتون وا میشه
ارسال شده در 12 سال پیش
توسط هایره رستمی
- گزارش تخلف
خنگول پتروس رو با دهقان فداكار اشتباه مي گيره انگشتش رو مي كنه تو چشم راننده ي قطار
ارسال شده در 9 سال پیش
توسط شهاب ع....
- گزارش تخلف
دو نفرو می خواستن بکشن از اولی می پرسن اخرین خواسته ات چیه میگه خانوادمو ببینم از دومی می پرسن میگه نذارین این خانوادشو ببینه
ارسال شده در 9 سال پیش
توسط زهرا
- گزارش تخلف
پسره میره خواستگاری دختری ، بابای دختره میگه مهریه دخترم صد بشکه بنزینه ، بابای پسره میگه پاشو پسرم بریم یه دختر گازسوز پیدا کنیم
